×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

قاب شيشه اي من

دلواپسي ها

× لخته های بغضی است بر کاغذ کاهی...
×

آدرس وبلاگ من

delvapasiha.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/hd63

پریشانگویی

 
آن که راه تو را می سپرد به دوزخ میرسد

چه خوش ! می خواهم راه دوزخم را

با گزین گویه ها فرش کنم . ( از اشعار نیچه)

نمایش نامه ای کمدی خوندم از تیری مونیه به نام عیش و نیستی ( منتقد و نمایشنانه نویس فرانسوی که هجویه های سیاسی و آثار تحقیقی فراوانی دارد . ژاندارک و همراهانش از آثار معروف اوست) . اصلا مایل نیستم داستان رو تعریف کنم . فقط چند جمله از نمایشنامه رو عینا نقل میکنم :

چون دنیا هیچ معنی ندارد ادبیات هم نمیتواند بر دنیا دلالت کند مگر اینکه بی معنایی همه چیز را ملتزم بشود . راز جهان این است که جهان رازی ندارد . حتی پوچ هم نیست . این احساس پوچی یعنی دلمان میخواهد که دنیا معنی داشته باشد !. پوچی پوچ است . هر کاری شبیه کارهای دیگر است و هر دقیقه ای شبیه دقایق دیگر و هر آدمی شبیه آدمهای دیگر !

به مانند جمله ی آبی متن فوق چندی پیش به این نتیجه رسیدم که برخی انسان های خداباور آرزو میکنند تا کاش خدایی نبود تا به گندروزگار خود ادامه دهند و بسیاری از خداناباوران ته دل امید دارند که کاش خدایی باشد کاش کاش کاش ...

یکی از ایرادهایی که اغلب نزدیکان و یا دوستان و حتی کسانیکه آشنایی سطحی باهم داریم به من میگیرند این است که درگیر ایسم ها و اسم ها و مفاهیم(!) میشوی . البته درست میگویند . اما به گمان خودم  باید درگیر مکاتب و اندیشه ها شد و راه خود را پیدا کرد نه اینکه درگیر نشوی و بزوار به راه خود ادامه دهی . گاهی فکر میکنم انسانی را می مانم که میگردد تا ببیند دنبال چه میگردد! میدونم هزار سال دیگر هم باز میرسم به همان کوهی که فرهاد آنجاست:

آزمودم دل خود را به هزاران شیوه / هیچ چیزش به جز از وصل تو خشنود نکرد

باز از عشق گفتم ؟ راستی چه ارتباطی بین عشق و ازدواج هست ؟ چندی پیش جمله ای خوندم از یکی شاعران بزرگ معاصر که متاسفانه در جوامع عقب افتاده ای مثل کره ی زمین و خصوصا ایران حقیقتی ست تلخ :

عشق سوء تفاهمی ست که با ازدواج برطرف میشود

اما یکی از دوستان عزیزم جمله ای گفت از یکی از داستان نویسان معاصر که تا حدود زیادی آرامم کرد :

آنقدر دوستت دارم که نمیخواهم با هم ازدواج کنیم

وای.... زندگی خیلی خیلی پیچیده س .

خوش دارم همچو نیچه سرخوشانه بانگ برآرم که :

"تنها این دو تو را از جمله ی رنج ها می رهاند :

مرگ زود هنگام

یا عشق طولانی "( از اشعار نیچه)

و به قول شاملو عشق خواهر مرگ است . برای اینکه از خودم هم چیزی گفته باشم با اجازه از محضر نیچه :

" ممکن است این دو نیز تو را از رنج برهانند:

عشق زودهنگام

یا مرگ طولانی"

 و به قول شاملو : " من مرگ را زیسته ام " . ( میبینید  چقد سوهان روح میشه وقتی کسی روی چیزی یا کسی حتی مثل شاملو مصر میشه!! )

به سبب احترام به آنانی که میگویند زیاد نقل قول نکن از بخشهایی از  چرندیاتم درباره گاندی و ریکور در این پست صرف نظر میکنم هرچند در این نیمه های شب حسش هم نیست !! چه بزرگ منشانه !!

شنبه 3 مرداد 1388 - 10:52:29 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


چقدر عجيبه كه ...


sobh bekheyr!!!


پدر مومن من.... مادر مقدس من


چه با تو وچه بدون تو


طعم عاشقي


من مي ترسم پس هستم


چرند و پرند


آیا کسی بر رنج های جوانان می‏گرید؟


گویمت از هفت رنگان مو به مـو


دلواپسی ها


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

107879 بازدید

59 بازدید امروز

13 بازدید دیروز

143 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements